شب یلدای 94
قربون دختر خوشگلم برم که داره ناز میکنه.
مامانی این میوه ها و خاله پیرزن بهمراه فرشته مهربون رو با مقوا رنگی درست کرده بودم برای اینکه من و شما نمایش شب یلدا رو با هم اجرا کردیم و شما در نقش خاله پیرزن بودید و با اینکه سه بار بیشتر تمرین نکرده بودیم کار شما عالی بود البته نسبت به سن و سالت. مامانی شما در یلدای ۹۴تقریبا ۲ سال و ۷ ماه سن داشتی.
مامانی این لباس خوشگله هندونه ایت کار دست عزیزجون برای هدیه شب چلته مبارکت باشه دست عزیز جونم درد نکنه خیلی خیلی زحمت کشیدن.
مامانی ایشونم همکار بابایی و البته همسایه پدرجونینا تو شمال و دوست بابارضا هستش که چون مجردی تهران زندگی میکنن شب یلدا افتخار دادن و البته بعد شام اومدن پیشمون.
مامانی در مورد این ظرف آجیل بگم که عاشق میوه خشک هستی قبل از اینکه اینارو داخل ظرف بچینم کلی خورده بودی و کلا هر روز یه پیاله آجیل و میوه خشک میخوری با اینهمه رفته بودم تو اتاق آماده بشم میزمونم چیده بودم تمام خوراکیها هم سلفون داشت از اتاق که اومدم بیرون دیدم از بغل ظرف سلفون رو پاره کرده و از یک ردیف مشغول خوردن هلو خشک و انجیر خشکای ظرف آجیل بودی کلی خندیدم بهت میگم مامانی موش اومده بود این سلفونو پاره کرد میوه خشکارو خورد؟؟؟با آب و تاب میگی نه مامان کار کدو تنبله منو میگی مرده بودم از خنده.
مامانی میرفتی میومدی میگفتی مامانی این اسمارتیزا مال منه؟بعد که میگفتم بله خوشحال میشدی.
امیدوارم همیشه تنت سالم دلت شاد و لبت پر از خنده باشه.